قدرت پيام هاي ناخودآگاه(سابليمينال) در طول سالها به اثبات رسيده است و براي برنامه ريزي ذهن ناخودآگاه به دو روش ديداري و شنيداري استفاده مي شود.
درواقع، پيام هاي ناخودآگاه در عملكرد خود در ذهن ناخودآگاه آنقدر قدرت دارند كه در سال ۱۹۷۴، دولت امريكا همه انواع تبليغات راديو و تلويزيون با روش پيامهاي ناخودآگاه را ممنوع كرد.
پيام هاي ناخودآگاه با كار كردن در سطحي كه توسط ذهن خودآگاه قابل تشخيص نيست ،به ذهن ناخودآگاه مي رسند. درنتيجه ذهن خودآگاه هيچوقت فرصتي براي تحليل و يا رد كردن آن پيدا نمي كند و در واقع ذهن ناخودآگاه مي تواند آن را پذيرفته و برحسب آن عمل كند.

پيامهاي ناخوداگاه به دو روش استفاده مي شود:

ديداري و شنيداري

پيامهاي ناخودآگاه ديداري تاييداتي هستند كه با سرعت بالايي پيش روي چشم فلاش زده مي شوند كه ذهن خودآگاه قادر به تشخيص آن نيست. درنتيجه اين تاييدات مستقيماً وارد ذهن ناخودآگاه مي شوند كه بلافاصله هم آنرا درك كرده و نسبت به آن عمل مي كند.
پيام هاي ناخودآگاه شنيداري هم به همان روش عمل مي كنند بااين تفاوت كه دراين روش ،صدايي با فركانسي كه بالاتر يا پايين تر از آستانه نرمال شنوايي انسان است، اجرا مي شود. در اين روش هم مثل نوع ديداري، بااينكه ذهن خودآگاه قادر به تشخيص آن نيست ،ذهن ناخودآگاه آن را دريافت كرده و بلافاصله به آن واكنش نشان مي دهد.

پژوهشگران دانشگاه لندن اولين مدرك فيزيولوژيكي را يافتند كه نشان مي دهد تصاوير نامرئي سابليمينال توجه مغز را در سطح ناخودآگاه جذب مي كنند.
مفاهيمي وسيع تر از اين مطالعه كه درمنتشر شده ، نشان مي دهذ تكنيكي هايي مانند تبليغات سابليمينال ،كه در حال حاضر در انگلستان ممنوع اما در ايالات متحده همچنان قانوني مي باشد، قطعا بر ذهن اثرمي گذارند.
در اين مطالعه با استفاده ازfMRI مشخص شد كه هر تصويري كه به شبكيه چشم شما مي رسد حتي اگر به آن دقت نكنيد روي فعاليت هاي مغز در قشر بينايي درلوب اكسيپتال تاثير مي گذارد.
دكتر بهادر بهرامي،از موسسه علوم اعصاب شناختيUCL و دپارتمان روانشناسيUCL مي گويد: “جالب است كه مغز شما توانايي ثبت چيزهايي شما را دارد كه شما از آن آگاه نيستيد و هرگز هم نميتوانيد آگاه باشيد.

سابليمينال مسيج چطور عمل مي كنند و چه تاثيري روي ما مي گذارند؟

جنبه هاي ناخودآگاه همه ي رخدادهايي كه براي ما اتفاق مي افتند، ممكن است به نظر، نقش كوچكي در زندگي روزمره ي ما داشته باشند، اما در اصل آنها، ريشه هاي افكار خودآگاه ما هستند.
(كارل يونگ)…
ذهن انسان به دو بخش تقسيم مي شود، ذهن آگاه و ذهن ناخودآگاه. زماني كه ما هوشيار و آگاه هستيم، ذهن آگاه مشغول كار است. از سوي ديگر،بخش ناخودآگاه، هميشه فعال است و همه چيز را در بدن ما(از جمله شخصيت ما و سخنراني هاي ما) تنظيم ميكند، همچنين بدون توجه به اين كه ما چه كاري انجام مي دهيم، اين قسمت از ذهن ما، اطلاعات را دريافت مي كند و آنها را پردازش مي كند.
ذهن خود را همچون يك توده ي يخي شناور در اقيانوس در نظر بگيريد. بخش آگاه ذهن ، در واقع به مانند نوك توده ي يخي است كه مي توانيد آن را روي سطح دريا مشاهده كنيد و مي توان گفت، چيزي حدود ۵% از كل توده يخي را به خود اختصاص مي دهد.
اين در حاليست كه بخش باقي مانده كه در زير سطح دريا قرار دارد، بخش ناخودآگاه ذهن است. حال تصور كنيد كه اين بخش از ذهن چقدر مي تواند قدرتمند باشد.
راه ساده ي ديگري كه شما مي توانيد به كمك آن، ذهن ناخود آگاه را توصيف كنيد، اين است كه آن را همانند يك ضبط صوت در نظر بگيريد، كه دائماً در حال پخش نوارهايي است كه در واقع همان احساسات، افكارو الگوهاي ما هستندكه در طول مسير زندگيمان در ضبط قرار داده مي شود. ذهن ناخودآگاه، اطلاعاتي را كه حواس ما به آنها نيست را دريافت مي كند و آنها را ذخيره مي كند. اگر شما اطلاعات را به طريقه ي صحيح و با حجم و شدت بالا دريافت كنيد، اين اطلاعات در ذهن شما سكني مي گزينند و جزئي از وجود شما مي شوند. به همين خاطر است كه بسياري از “خردمندان” و بسياري از طرفداران نظريه ي خود ياري كمك به خودو پيشرفت فردي، تمايل دارند كه به قدرت ناخودآگاه دست يابند. چرا كه اگر شما يك كاست ديگر در ضبط قرار دهيد، نتيجه متفاوت خواهد بود. سلسله ي افكارتان تغيير مي يابد، سبب مي شود شما هم تغيير كنيد و به صورتي اجتناب ناپذير، نتايج نيز تغيير خواهند كرد. دكتر جوزف مورفي در كتاب خود با عنوان ” قدرت ناخودآگاه”، مي گويد: “افكارت را تغيير بده تا سرنوشتت دگرگون شود.

سابليمينال چگونه عمل مي كند؟

سابليمينال، پيامها، عبارات و تصاويري هستند كه در سطحي پايين تر از آگاهي هوشيارانه ي ما عمل مي كنند و به نحوي به شنونده اطلاق مي شوند كه توسط ذهن ناخودآگاه فرد، درك و فهم مي شوند. اين پيام ها، ممكن است به صورت صوتي و يا حتي تصويري باشند.
براي مثال، ما مي توانيم عبارتي مثل “من مطمئن هستم” را در يك ترانه ي موسيقي كه ذهن خودآگاهمان نميتواند ، به طور واضح آن را بشنود، و يا در يك فيلم كه به صورت ثانيه هاي مجزا پخش مي شود قرار دهيم تا ذهن خود آگاه مان، از نظر منطقي، فرصت كافي براي پردازش نداشته باشد. در هر دو روش، عبارت مورد نظر، توسط ذهن ناخودآگاه كاملا قابل درك و فهم است.
تكرار مداوم اين عبارت يا هر عبارت ديگري، سبب سيم كشي مجدد(ساخت گذرگاه هاي عصبي جديد) الگو ها مي شود و به فرد كمك مي كند، تا بتواند مثبت انديش شود، وزن كم كند و يا اعتماد به نفس داشته باشد.
تكنولوژي مربوط به سابليمينال مسيج ، حدود چندين دهه عمر دارد. مطالعات فراوان، نشان داده اند كه اين پيام ها مي توانند تاثيرات طولاني مدت و راضي كننده اي از خود بر جا بگذارند، به نحوي كه از يك سو مي توانند سبب ترك عادات ناخواسته شوند ،و از سوي ديگر عملكرد فرد را ارتقا دهند. اين تكنولوژي بسيار موفق آميز است زيرا ،توانايي تداخل در “سپر” ذهن ناخودآگاه، كه همان آناليز و پردازش انجام شده توسط ذهن منطقي و خودآگاه است را دارد.